تبعیدگاه

در ابتدای این متن لازم می بینم چند نکته مهم را گوش زد کنم :

1-     در مجموع من هیچ وقت املا و انشاء خوبی نداشتم

2-     اینها تنها حرفهایی که من همیشه برایم علامت سوال بوده و طرف مقابلم خودم هستم

 

 

تبعیدگاه

برای من همیشه این سوال بوده که عدل خداوند عادل درباره آدم  و حوا وآن گناه ایشان کجاست؟

آیا برای چیدن یک سیب باید تمام عمر و حتی تمام عمر نوادگانشان در تبعید قرار می گرفتند؟

این بهانه خوبی است برای اینکه به آدم و حوا قرن 21 نشان دهند که این انسان چگونه تبعیدگاه خود را با کشیدن سیم های خاردار تکه تکه کرده ، با سیم های نامرئی مرزی میان خود دیگران کشیده است.

اینک هزاران و شاید میلیون های سال می گذرد نوادگان ایشان ، تبعیدگاه خود را به گورستانی برای به خاک سپردن این حقیقت که ما همه تبعید شده ای بیش نیستیم قرار داده اند.

سیاه ، سفید، زرد ، عرب ،عجم ، رومی و مصری همه و همه برای یک چیز زنده هستیم آن چیزی نیست جز رسیدن به آدم و حوای و جودمان!!

شاید آدم و حوا وجودمان را روزی در پشت نقاب های خودخواهی و جهل بیابیم اما آن زمان دیر است.

فکر می کنیم در زمین پادشاهی می کنیم ، روزی خواهیم مرد پس چه فرقی می کند پاشاه نیکان باشی یا  بدان در هر حال خواهی مرد، همه خواهند مرد.

ما چطور  می توانیم بی صدا بنشینیم و بیبینم دیگر اسر در قلاکت و بدبختی با مرگ دست یقه هستند و ما فقط به فکر قدرتهای خود باشیم .چگونه می توانیم برای هوس های خود ،دیگر هم سلولی های خود را بیازاریم؟

سلاح های نظامی ،بمبهای اتمی ،ارتش های قدرتمند، انرژی هسته ای را ساخته ایم تا هرچه محکمتر سیم های خاردار تبعیدگاه خود را دور خود محکم کنیم و خود را در میان این سیم ها حلق آویز کنیم.

آفتاب سالیان است که هر روز زندگی کوتاهی می کند و در غروب طلائی خود جان می دهد.

چه زیباست ما هم غروب های زیبایی در زندگی داشته باشیم ولیکن تو نیز روزی خواهی مرد.

شروع دوباره

سلام

بنام دادار جهان آفرین

می خوام این بار وبلاگم با چند بیت شروع کنم :

-

-

-

-

-

-

 ابیات سکوت زیبا ترین شعری که انسان و خالقش آفرید.

آدم با این ابیات به دنیا می آید و با همین ابیات از دنیا می رود

این برای شروع دوباره بد نیست!!